• وبلاگ : اهلبيت (ع)،كشتي نجات ما...
  • يادداشت : باراني با عطر ياس..
  • نظرات : 4 خصوصي ، 17 عمومي
  • پارسي يار : 8 علاقه ، 5 نظر
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + زهرا 
    سلام
    واقعا ازاين دوتا مطلب جديدت ممنونم واقعا حال و هواي دلم و عوض کرد ممنون....ولي اميدوارم اين حال موندگار باشه نه زود گذر.
    راستي چه جالب هم شهري در اومديم خيلي خوش حال شدم وقتي فهميدم شماهم شيرازي هستين.
    پاسخ

    سلام..عجب..پس شما هم شيرازي هستي؟؟؟؟

    بسم الله
    سلام

    خدا قوت . هرچند خداحافظي از پارسي بلاگ برام سخته ولي يکم تنوع و پيشرفت لازمه .
    اين شد که اثاث کشي کردم و رفتم به بيان بلاگ.
    بي زحمت لينک جديدم رو جايگزين لينک قبلي کنيد .
    با اين نام : طلوع سرخ
    http://reddawn.blog.ir/

    يه زحمت ديگه هم اينکه ضمن بازديد از وب جديدم يه پيغام بگذاريد که شما رو هم با چه نامي لينک کنم .

    منتظرم ...

    سلام
    اين روزها دلم مضطر است...
    يا زهرا س

    سلام دوست خوبم 

    گل تقديم شماگل تقديم شماچي بگم شوکه شدم وبلاگت بي نظيره وخارق العاده اي داريگل تقديم شماگل تقديم شما

    راستي ميشه درنظرسنجيه من شرکت کني وهم اگر دوست داشتي ازاخبارسايت من باخبرشي مي تواني درخبرنامه ي من عضو شي وهرهفته جديدترين مطالب رادرايميلت مشاهده کني.

    اگه درنظرسنجيه من شرکت کني ممنونم ازتبه همين دليل بااين کارت کمک بزرگي بهم مي کني چون من به سليغه ي بازديدکنده هام اهميت زيادي ميدهم.

    آدرس من www.bestthings.ir 

     

    پاسخ

    سلام..در اولين فرصت،حتما..
    سلام
    بسيار لذت بردم از متن زيباتون
    موفق باشيد
    پاسخ

    سلام..نظر لطفتونه..

    سلام

    ممنون

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام..التماس دعا از شما..
    سلام فقط ممنون بودن کافي نيست به عنوان تشکر هم که شده سر بزنيد.
    پاسخ

    سلام..در اولين فرصت چشم..
    ... در اين هنگام دست‌هايش را بر در گذاشت تا از باز کردنِ آن جلوگيري کند. او را کنار زده ولي باز کردنِ در دشوار شد. با تازيانه بر دست‌هايش زدم تا آن را رها کند. از شدّت درد، ناله و گريه‌اش بلند شد. نزديک بود نرم شوم و از آن‌جا باز گردم ولي کينه‌هاي علي و کشتار او از مشرکان عرب و مکر و افسون محمد!!! (صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم) را به ياد آوردم. فاطمه خود را به در چسبانده بود تا باز نشود. چنان لگدي به دَر زدم که فرياد فاطمه را شنيدم؛ گفتي آن ناله مدينه را زير و رو کرد!...

    سلام بر شما
    قلمتان پربرکت،احسنت؛موفق و مؤيد باشيد انشاءالله.يا حق
    پاسخ

    سلام و ممنون...
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ سه شنبه 20 فروردين 92 نوشته (باراني با عطر ياس) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام و ممنون...

    سلام

    با مطلب ((بايد گذاشت و گذشت بروزم))

    ياعلي

    وقتي از مادر صحبت مي شود انگار تمام دنيا آه مي كشد...

    مادر يعني تموم زندگي

    واي مادر...

    اجرتون با مادر سادات...

    پاسخ

    سلام..خوش آمديد..واي مادر...
    سلام
    زيبا نوشتين در عين سادگي
    احسنت بر شما :9
    پاسخ

    سلام..ممنون..
    سلام امروز صبح هم قم باران خوبي باريد هواي خوب و دلچسبي بود
    از متن زيبايي که نوشتيد ممنون
    پاسخ

    سلام و ممنون..
       1   2      >