سفارش تبلیغ
صبا ویژن
12:14 عصر
103
آهویی دلشکسته..

 نه مثل کبوتری بال شکسته، مثل کبوتری بی بال و پر آمدم..

نه مثل آهویی زخمی، مثل آهویی دلشکسته آمدم..

چقدر ضریحت از زیر چشمانی اشک بار زیباتر است..

چقدر پاهایم تواناترند وقتی جلویت زانو میزنند..

چقدر ثروتمندم وقتی خاک صحن و سرایت را به صورتم میکشم...

چقدر عاجزم وقتی محبتم را میخواهم نشانت دهم..

چقدر بزرگواری وقتی اشتباهم را به رویم نمی آوری..

چقدر آقایی وقتی رو سیاهان را هم میپذیری..

چقدر کریمی وقتی شِکوِه میکنم و فقط سکوت میکنی..

از کودکی هروقت داستانهای جدتان،امیرالمؤمنین(ع) را میخواندم، غبطه میخوردم به یارانی که میتوانستند رو در رو با پدرشان صحبت کنند..آخر ما در زمان غیبت بودیم و هیچگاه چشمانمان لایق دیدار پدر نشد..اما اینجا که میامدم، میتوانستم رو در رو با شما صحبت کنم..دستانم را دراز کنم سمتتان..آقا جان؟؟میدانم پدرم هم اینجایند..دلمان سخت گرفته از این فراغ..از دعاهای به اجابت نرسیده..از فاصله..فاصله...فاصله..

مولایم؟؟تشنه ام..شما را به سقا،تشنه تر نگهم ندارید..

آقایم..میلادتان مبارک..

 

عکس حرم امام رضا