سفارش تبلیغ
صبا ویژن
10:59 عصر
67
گوساله سامری

فقط ده روز، آری فقط ده روز دریافت الواح و احکام الهی تورات از خداوند طولانی شد و بازگشت موسی(ع) از میقات به تاخیر افتاد، همین فرصت کوتاه هم کافی بود تا بنی اسرائیل ناخالصی های پنهان خود را آشکار کرده و عقده های درون خود را بیرون بریزند، گویی که هرگز پیامبری از جانب خدا در بینشان نبوده، نه
دعوتی نه رسالتی، سفارش ها، توصیه‌ها همه را به باد فراموشی سپردند.
آن روز که موسی راهی میقات می شد هر آنچه که شرط دلسوزی و خیر خواهی بود به جا آورد، او برادرش هارون را به عنوان جانشین و نماینده در میان ایشان نهاد و نسبت به اطاعت و فرمانبرداری از او چه تأکیدها که نکرد و همه چیز را واضح و روشن باقوم خود درمیان نهاد:
از جانب خداوند فرمان رسیده که احکام و دستورات دین را به شما بیاموزم لیک قبل از آن باید به وعدهگاه رفته و آن فرامین را بگیرم، انشا الله تا سی روز دیگر در کنارتان خواهم بود.
سی روز... سی وپنج روز... و روزها می گذشت و از بازگشت موسی و رسیدن الواح خبری نبود، قلوب سست ایمان لرزید و شیطان دانست فرصتی برای وسوسه های فریبنده اش مهیا شده، پیامبرخدا را در معرض اتهام قرارداده و نماینده اش را مخالفت نمودند.

زمزمه ها بالا می گرفت و هیاهو می شد: موسی ما را فریفته!او به ما نیرنگ زده!ما را رها کرده و گریخته!دین خداوند که نباید زمین بماند، ناگزیر خود باید برای آن فکری کنیم.
ابلیس سامری را ـ که از رجال قوم شمرده می شدـ به دستیاری گرفت تا تکلیف دینداری و بندگی مردم را روشن کند.
غیبت موسی بهانه ی خوبی بود تا قوم او به هواهای نفسانی خویش باز گشته و حق وحقیقت را به نمادی تجسم بخشند که از هر نظر موافق طبع و مورد پسند باورهای شخصی ایشان بود، پس زیورآلات محبوب و جواهرات گران بها را گرد آورده و با امیال و خواهش های درون یک جا در دیگ سامری ریختند تا ابلیس آن را خوب به هم آمیخته و معجونی بسازد و اینگونه گوساله ای زرین از دیگ ابلیس بیرون جست و خدای بنی اسرائیل گشت...!

آیا می توان باورداشت که آزمون سنگین بنی اسرائیل برای این امت تکرار نشده باشد؟
سال ها از غیبت مولایمان امام عصر عج ـ موسی امت ـ می گذرد، دوران انتظار طولانی شده و اذن ظهور به تأخیر افتاده، سختی ها و مشقت ها بهم آمیخته و مصائب پیاپی رسیده و فتنه ها یکی بعد از دیگری رخ می نمایند...
غیبت او ضایعه ایست آن چنان سترگ و سهمگین که به وصف نمی آید.
عده ای می گویند: وجود او باوریست موهوم که مبنایی از حقیقت ندارد!
گروهی ادعا می کنند او هرگز به دنیا نیامده و بعضی برآنند که دیر زمانیست این جهان را ترک گفته!
طبیعتا در چنین هنگامه ای بسیاری از راحت طلبان عطای ایمان را به کنار افکنده و پی متاع زندگی روزمره و دنیا پرستی خویش رفته‌اند و می روند.
گروهی نیز گرد هم جمع شده و کار سامری را تکرار می نمایند.
مبادا رسم سامری را پیش گرفته و محبوب ها و دلبستگی های گرانبها و ذی قیمت را از زوایای قلبمان بیرون کشیده و گوساله بسازیم!!مبادا سامری های اطرافمان گوساله ی خود را به باورهایمان بقبولانند!!
در این وانفسای غیبت که حق و باطل گاه چنان به رنگ هم در می‌آیند که بازشناختن آن برایمان سخت و دشوار می نماید، چه راهی می ماند جز توسل و تمسک و استغاثه طلب دستگیری از حجت زمانمان حضرت مهدی عج؟!

گوساله سامری