سفارش تبلیغ
صبا ویژن
12:46 عصر
85
فرصتی دوباره...

چقد فرصت ها زور میگذرند..عرفه آمد،کم گذاشتم.غدیر آمد، کم گذاشتم.عاشورا و تاسوعا آمد،کم گذاشتم..برای عمو گریه کردم،بعد از اشک ریختنها کم گذاشتم،برای مصیبتهای عمه گریه کردم،باز هم کم گذاشتم...انگار یادم رفته بود که باید خدا را قسم به عمه زینب دهم!!!سال تحویل،کم گذاشتم خوب باید آرزوهای دور و درازم برای امسالم را از خدا میخواستم!!! فاطمیه آمد، برای پهلوی شکسته مادر گریه کردم،باز هم کم گذاشتم در دعا برای منتقم خون آن حضرت...حال رجب آمده...ماه استجابت...شب آرزوها...اگر زیر آسمان یادم رود برای پدرم دعا کنم،دیگر خیلی کم گذاشته ام..نان و نمکش را بخورم و نمکدانش را بشکنم؟؟؟

اللهم عجل لولیک الفرج